معنی قصر، کاخ

حل جدول

قصر ، کاخ

کوشک


قصر، کاخ

کوشک


قصر

کوشک، کاخ


کاخ

قصر، کوشک

قصر

کلمات بیگانه به فارسی

قصر

کاخ

فرهنگ فارسی هوشیار

قصر

کاخ

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

قصر

کاخ، کوشک

فارسی به عربی

کاخ

قصر

فرهنگ فارسی آزاد

قصر

قَصْر، در تاریخ امر به بعضی امکنه مقدسه که مقرّ مبارک مظهر کبریاء بوده است اطلاق شده و نام قصر بر آنها باقی مانده است مانند قصر بهجی- قصر مرزعه- قصر تاکُر،

قَصْر، کاخ-کوشک- تقصیر- جهد و غایت (جمع:قُصُوْر)

فرهنگ معین

قصر

(~.) [ع.] (اِ.) کاخ، کوشک. ج. قصور.


کاخ

(اِ.) قصر، عمارت بلند.

عربی به فارسی

قصر

عمارت چند دستگاهی , عمارت بزرگ , کاخ , کوشک

فرهنگ عمید

کاخ

قصر، کوشک، ساختمان بزرگ دارای چندین اتاق،

معادل ابجد

قصر، کاخ

1011

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری